چند لحظه لطفا! اگر نسل ما از آیت الله مجتهدی و علامه شهیدی نگوید چه کسی می خواهد از آن صفای باطن و آن تلاش خستگی ناپذیر بگوید؛ چه کسی هست که درس های استاد اخلاق دوست داشتنی مان را توی موبایلش نداشته باشد و برای دیگری بلوتوث نکند؟ چه کسی می تواند بگوید نهج البلاغه ترجمه علامه شهیدی را نخوانده و سری به لغتنامه دهخدایی که او برایش ثانیه ثانیه عمر گذاشت، نزده است؟ پس حق بدهید که امروز برای این دو بزرگوار دست ارادت روی سینه بگذاریم؛ بویژه که جوان رعنای علامه شهیدی هنوز مفقودالاثر است...نسل ما یعنی نسل قدردانی، اگر موافقید یک سبد صلوات برای شادی روح این دو عزیز تقبل بفرمایید! برداشت اول؛ طلبه بی نور به درد نمی خوره! طلبه باید یاخچی باشه ... طلبه بی نور بدرد نمی خوره. کسی که شهید مطهری رو ترور کرد، اولش طلبه من بود. نمی دونم چرا ازش خوشم نمی اومد؛ نور نداشت. بالاخره هم یه روزی بیرونش کردم ...طلبه ای که دنبال کار (خارج از دایره وظایف طلبگی) بره، جوادی آملی و حسن زاده و رهبر نمی شه .... طلبه نباید به فکر آینده اش باشه که چگونه خواهد شد. باید به خدا توکل و حسن ظن داشته باشه و درسش رو خوب بخونه ... طلبه ای که باباش برای نمازصبح بیدارش کنه به درد طلبگی نمی خوره ...من با این طلبه های «دو زیست» هم مخالفم ... (طلابی که گاه لباس روحانیت برتن می کنند و گاه لباس شخصی.) برداشت دوم؛ غذای طلبه... اندرون از طعام خالی دار. تا در او نور معرفت بینی تهی از حکمتی به آن علت. که پری از طعام تا بینی غذا کم بخور و تا گرسنه نشدی نخور و هنوز سیر نشده ای دست بکش! حضرت امیرمومنان علی(ع) به امام حسن (ع) فرمودند: آیا به تو یاد دهم چهار خصلت که به سبب آنها از دکتر بی نیاز شوی؟ امام حسن (ع) عرض کردند بله. حضرت فرمودند: بر سر طعام منشین مگر وقتی که گرسنه هستی و تا هنوز به غذا اشتها داری بلند شو و غذا را خوب بجو و هنگامی که خواستی بخوابی به بیت الخلاء برو که اگر اینها را ا نجام دهی از طب بی نیاز می شود... آقای بهلول(مرحوم شیخ محمد تقی بهلول) فقط نان و ماست می خورد، آن هم وقتی گرسنه می شد و الان با قریب صد سال سن می گوید: هم چشمم سالم است و هم گوشم راحت می شنود، از قله دماوند هم بالا می روم. ...مخصوصا غذای طلبه باید سبک باشد، وقتی ما طلبه بودیم صبح ها مقداری نان خالی می خوردیم، شبها قدری میوه می خوردیم که سحر بتوانیم بلند شویم. ظهر ها هم غذای سبکی می خوردیم؛ گاهی سیب زمینی را در ماست می کوبیدیم و نمک می ریختیم و این الویه ما می شد. گاهی هم آب دوغ خیار، گاهی هم اشکنه درست می کردیم و می خوردیم. گوشت زیاد نخورید! حضرت علی(ع) گوشت کم می خوردند و می فرمودند: «شکم هایتان را قبور حیوانات نکنید!» امروزه با این همه غذای مفصل و چرب و نرم و چلوکباب حاج علی نقلی و نوشابه و... «شیخ انصاری» درست نمی شود. مرحوم صاحب جواهر استاد شیخ مرتضی انصاری بودند، به بقال محل سپردند که اگر شیخ از شما نسیه خواست به او بده، من آخر ماه حساب می کنم. وقتی آخر ماه برای حساب رفتند، بقال گفت: شیخ از ما نسیه نگرفته! ایشان پرسیدند چگونه؟ بقال گفت: وقتی سر ظهر که هوا خیلی گرم می شود و دوغ ها کم کم می خواهد خراب شود، دوغ ها را سبیل کرده و مجانا می دهیم؛ شیخ همان موقع می آمد و یک کاسه دوغ صلواتی می گرفت و می رفت. شیخ انصاری خاتم الفقهاء و المجتهدین بودند، دیگر بعد از شیخ احدی مثل ایشان نیامد. میرزا حبیب الله رشتی فرمود: شیخ انصاری سه خصلت داشت که جهانی بود اول علم، و آن به من رسید، دوم ریاست جهانی، که آن به میرزای شیرازی رسید و سوم زهد جهانی که زهد شان را با خودشان بردند، حتی اهل سنت هم از شیخ خوششان می آمد. به شیخ این مطلب را می گفتند شیخ لبخندی می زد. غرض اینکه غذا نباید سنگین باشد، نه اینکه به خودت نرسی و به حدی که رو به قبله شوی... مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) انتهای پیام منبع: کیهان 2 بهمن ماه 86